سلول های پشتیبان، تکیهگاه امن نورونها
سلول های پشتیبان یا نوروگلیاها دستهای از سلولهای بافت عصبی هستند که درجهت پشتیبانی نورونها عمل میکنند. این سلولها در سال ۱۸۵۶ توسط یک پاتولوژیست به نام رادولف ویرشو در طی تحقیقی دربارهی «بافت پیوندیِ» مغز کشف شدند.
اصطلاح نوروگلیا، در اصل به معنای «چسب عصب» است. این سلولها در اطراف نورونها بستر بهینهی کوچکی را فراهم میکنند که برای فعالیت نورونی مناسب است. بقا و فعالیتهای نورونها، با حمایت سلولهای گلیایی انجام شده و تعداد آنها در مغز پستانداران ۱۰ برابر بیشتر از تعداد نورونها است. سلول های پشتیبان در بافت عصبی مهرهداران همانند بیمهرگان وجود دارند و تفاوت این سلولها با نورونها در نداشتن آکسون، عدم تشکیل سیناپس و حفظ توانایی تقسیم (در طول حیاتشان) است.
با توجه به اهمیت سلولهای گلیایی در سیتم عصبی، قصد داریم تا در این مقاله شما را با این سلول های پشتیبان آشنا کرده و انواع آنها و نقش دقیق هر کدام از آنها را به شما معرفی کنیم.
در ادامه با بیوزوم همراه باشید.
بیشتر بخوانید: با انواع سلول عصبی آشنا شوید
سلول های پشتیبان در ابتدا فقط به عنوان سلولهایی برای پشتیبانی ساختاری نورونها پنداشته میشدند. این مسئله همچنان قابل قبول است، ولی امروزه سایر کارکردهای این سلولها بهطور عمومی پذیرفته شدهاست. برای مثال برخی سلول های پشتیبان در بافت عصبی بر روی آکسون نورونها به تولید غلاف میلین میپردازند.
نقش مشخص دیگری که برای سلول های پشتیبان تعریف میشود، ترمیم سیستم عصبی مرکزی در پی آسیب اجزاست. آستروسیتها (یکی از انواع سلول های پشتیبان در بافت عصبی) پس از آسیب سیستم عصبی تقسیم شده و فضای خالی حاصل از نورونهای آسیبدیده را اشغال میکنند.
بیشتر بخوانید: دستگاه عصبی مرکزی انسان
نقش دیگر سلول های پشتیبان آن است که حین تشکیل اولیهی قشر مخ و قشر مخچه، برخی سلول های پشتیبان زوائد بلندی را به مکانهای مشخصی هدایت میکنند تا نورونها در طول این زوائد به سمت مقصد نهایی خود مهاجرت کنند. بنابراین میتوان گفت سلول های پشتیبان تا اندازهای در سازماندهی نورونها نیز نقش دارند.
همچنین برخی سلول های پشتیبان در تعدیل پیامهای رد و بدل شده در سیناپسها (ازطریق جذب نوروترانسمیترها) نقش مهمی ایفا میکنند. همچنین به نظر میرسد سنتز ناقلهای عصبی توسط نورونها، به حضور سلول های پشتیبان در همسایگی نورونها وابسته است.
نوروگلیاها در بافت عصبی نقشهای متعدد دیگری را هم بر عهده میگیرند که در ادامه با این نقشها بیشتر آشنا خواهیم شد.
انواع سلول های پشتیبان و عملکرد آنها
سلول های پشتیبان در بافت عصبی به طور کلی میتوانند به ۲ گروه میکروگلیا و ماکروگلیا تقسیم شوند که در ادامه به شرح آنها خواهیم پرداخت:
۱. میکروگلیا (microglia)
میکروگلیاها سلولهای بیگانهخوار هستند و پاتوژنها را به درون خود فرو میبرند. بنابراین، میتوان گفت این سلولها در سیستم عصبی دارای نقش دفاعی هستند.
علاوه بر این، این سلولها دارای شکلهای متغیری هستند و شکل آنها به طور معمول دچار دگرگونی میشود، این دگرگونی عمدتاً زمانی حادث میشود که میکروگلیاها یک جسم بیگانه را در خود فرو برده باشند. میکروگلیاها در سراسر سیستم عصبی مرکزی وجود دارند.
۲. ماکروگلیا (macroglia)
ماکروگلیاها گروهی از سلول های پشتیبان هستند که ابعاد و اندازهی آنها از سایر نوروگلیاها بزرگتر است. بهعلاوه، این سلولها بر اساس مکان حضور و عملکردشان، به ۷ گروه زیر تقسیم میشوند:
۱. آستروسیتها (astrocytes)
نام آستروسیت از 2 بخش آسترو (astro) به معنی ستاره و سیت (cyte) به معنای سلول تشکیل شدهاست. بنابراین، آستروسیتها سلولهای ستارهمانندِ موجود در سیستم عصبی مرکزی هستند. این سلولها باعث یکپارچگی ساختاری بافت عصبی شده و فضای میان نورونها را پُر میکنند.
بهعلاوه، آستروسیتها پاهای کوچکی به نام «پای انتهایی دورمویرگی» (perivascular endfeet) دارند. این پاها به دور رگهای خونی میپیچند و از اجزای تشکیل دهندهی سد خونی-مغزی هستند.
سد خونی-مغزی، از مغز محافظت میکند و از ورود هر مادهی نامطلوب به مغز از طریق جریان خون، جلوگیری میکند. میتوان گفت آستروسیتها بین نورونها و رگهای خونی قرار دارند و از این طریق تبادل متابولیتها را هدایت میکنند.
۲. الیگودندروسیتها (oligodendrocytes)
الیگودندروسیتها دستهای از سلول های پشتیبانِ حاضر در سیستم عصبی مرکزی هستند. این سلولها در تولید غلاف میلین (که پوششی برای آکسون نورونها ایجاد میکند) نقش دارند.
۳. سلولهای اپاندیمی (ependymal cells)
این سلولها خود به ۳ گروه زیر تقسیم میشوند:
- اپاندیموسیتها (ependymocytes)
- تانیسیتها (tanycytes)
- سلولهای پوششی کوروئیدی (choroidal epithelial cells)
بهطور مشابه این سلولها نیز قسمتی از سیستم عصبی مرکزی هستند. سلولهای اپاندیمی در تولید، ترشح و به گردش درآوردن مایع مغزی-نخاعی نقش دارند.
اپاندیموسیتها در تسهیل حرکت آزاد مولکولها میان نورونها و مایع مغزی-نخاعی نقش دارند.
تانیسیتها به تغییرات سطح هورمونهای موجود در خون پاسخ میدهند.
سلولهای پوششی کوروئیدی ترکیب شیمیایی مایع مغزی-نخاعی را کنترل میکنند.
۴. سلولهای گلیایی شعاعی (radial glial cells)
این سلولها در دستگاه عصبی مرکزی یافت میشوند و ساختاری برای پشتیبانی موقت نورونهای جدید، جهت استحکام آنها را فراهم میکنند.
۵. سلولهای شوان (schwann cells)
میتوان گفت سلولهای شوان همتایان الیگودندروسیتها هستند؛ با این تفاوت که به جای مغز و نخاع، در دستگاه عصبی محیطی حضور دارند. درست مانند الیگودندروسیتها، سلولهای شوان هم به ساخت غلاف میلین کمک میکنند.
بهعلاوه، این سلولها بیگانهخوار نیز هستند و به منظور محافظت از سیستم عصبی، ذرات بیگانه را در خود فرو میبرند.
۶. سلولهای ماهوارهای (satellite cells)
سلولهای ماهوارهای در سیستم عصبی محیطی و اطراف نورونها یافت میشوند؛ این نورونها، سلولهای عصبی دستگاه عصبی حسی و خودمختار هستند.
کارکرد اصلی این سلولها حفظ محیط شیمیایی در یک محدودهی ثابت در اطراف نورونها است.
۷. سلولهای گلیایی امعائی (enteric glia cells)
این سلولها قسمتی از سیستم عصبی محیطی هستند و در دسته تار عصبی معدی-رودهای وجود دارند؛ بنابراین میتوان گفت که به هضم مواد کمک میکنند و در هومئوستازی مؤثرند.
جمعبندی
به طور کلی میتوان گفت نوروگلیاها در اغلب فعالیتهای سیستم عصبی نقش عمدهای ایفا میکنند؛ به طوری که عملکرد صحیح سیستم عصبی به طرز انکارناپذیری، به عملکرد صحیح سلول های پشتیبان در بافت عصبی وابسته است . بنابراین مطالعهی سلول های پشتیبان جهت شناخت هرچه بیشترِ سیستم عصبی، ضروری به نظر میرسد.
سوالات متداول
1- سلول های نوروگلیا چه انواعی دارند؟
سلول های پشتیبان به طور کلی میتوانند در 2 گروه اصلی میکروگلیا و ماکروگلیا طبقهبندی شوند. سلول های ماکروگلیا نیز خود به هفت دسته تقسیم میشوند که شامل آستروسیتها، الیگودندروسیتها، سلولهای اپاندیمی، سلولهای گلیایی شعاعی، سلولهای شوان، سلولهای ماهوارهای و سلولهای گلیایی امعائی، میشوند.
2- تفاوت نورون و نوروگلیا در چیست؟
نوروگلیا برخلاف نورون فاقد آکسون بوده و تنها یک نوع زائدهی سلولی دارد. سلولهای پشتیبان برخلاف نورونها سیناپسی تشکیل نداده و قابلیت تقسیم سلولی را در طول حیات خود حفظ میکنند.
3- سلول های پشتیبان چه وظایفی دارند؟
سلول های پشتیبان در بافت عصبی عملکردهای متعددی دارند که از جملهی آنان میتوان به تولید غلاف میلین بر روی آکسون نورونها، ترمیم سیستم عصبی مرکزی، دارا بودن فعالیت بیگانهخواری، همکاری در تشکیل سد خونی-مغزی، ایجاد ساختاری برای پشتیبانی موقت نورونها و حفظ محیط شیمیایی نورونها در محدوده های ثابت، اشاره کرد.
با سلام
من نمیدونستم که سلولهای پشتیبان رو در دستگاه عصبی انسان به میکروگلیا و ماکروگلیا تقسیم بندی میکنن
خیلی کاربردی بود. ممنون از آکادمی بیوزوم
مبحث سلول های پشتیبان خیلی جالب بود بسیار مفید و کاربردی ممنون از توضیحاتتون