آناتومی گوش انسان و سیستم شنوایی
همانطور که در فصل دوم کتاب زیستشناسی سال یازدهم خواندیم حواس پنجگانه انسان اساس درک انسانها از محیط پیرامون و ارتباط با آن است. یکی از حسهای مهم بدن انسان، حس شنوایی است و گوش انسان یکی از اندامهای حسی ویژه است که نقش اساسی در شنوایی و تعادل دارد. در ادامه با اجزای تشکیل دهنده این اندام مهم و چگونگی عملکرد آن در سیستم شنوایی و حفظ تعادل بدن آشنا خواهیم شد، پس با مجله بیوزوم همراه باشید.
گوش خارجی
گوش خارجی را میتوان ازنظر عملکردی و ساختاری به دو قسمت تقسیم کرد:
لاله گوش (auricle) (پینا)
قسمت قابلمشاهده گوش است که از غضروف و پوست ساختهشده است.
مجرای یا لوله شنوایی خارجی
این مجرا، لولهای است که گوش خارجی را به گوش میانی متصل میکند. سطح جانبی پرده گوش غشای نازکی است که گوش خارجی را از گوش میانی جدا میکند.
لاله گوش
لاله گوش انسان، بخشی از گوش خارجی است که مسئول جمعآوری و هدایت امواج صوتی است. لاله گوش انسان از غضروف تشکیلشده است و در جهت تشخیص صوت نقش دارد. در برخی حیوانات، لاله گوش قابلیت حرکت و چرخش دارد، اما در انسان ثابت است. لاله گوش در قرارگیری و تشخیص جهت صدا نقش دارد و حیواناتی که لاله گوش بزرگتری دارند، میتوانند امواج صوتی بیشتری دریافت کنند. لاله گوش همچنین بهعنوان ورودی کانال شنوایی عمل میکند و در برخی حیوانات میتواند نقشی مانند آنتن رادار دارد عمل کند.
کانال گوش
همانطور که قبلاً اشاره کردیم گوش خارجی شامل پینا (قسمت قابلمشاهده گوش) و مجرای گوش است که مسیری برای انتقال صدا به پرده گوش است. مجرای گوش از لاله گوش تا پرده تمپان امتداد دارد و در بزرگسالان تقریباً 5/2 سانتیمتر طول دارد. کانال گوش پوشیده از فولیکولهای مو و غدد است که جرم گوش را تولید میکنند که به محافظت از گوش در برابر گردوغبار، آلودگی و باکتری کمک میکند. مجرای گوش همچنین حاوی غدد سرومنی است که سرومن تولید میکنند، مادهای مومی شکل که به روانسازی و محافظت از کانال گوش کمک میکند. مجرای گوش برای انتقال و تقویت صدا مهم است و در حفظ سلامت گوش نقش دارد.
غشای تمپانیک (Tympanic Membrane)
پرده گوش که بهعنوان پرده تمپانیک نیز شناخته میشود، یک لایه نازک و دایرهای است و از یک غشای بافت همبند نازک تشکیلشده است که از بیرون با پوست و در سطح داخلی با مخاط پوشیده شده است. پرده گوش با دریافت امواج صوتی و ایجاد ارتعاش غشاء نقش کلیدی در سیستم شنوایی دارد. ارتعاشات از پرده گوش به استخوانهای ریز گوش میانی منتقل میشوند و سپس سیگنالهای ارتعاشی به گوش داخلی منتقل میشوند. سلولهای مویی که حلزون پر از مایع را در گوش داخلی میپوشانند، ارتعاشات را جذب کرده و به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکنند که توسط عصب شنوایی برای تفسیر بهعنوان صدا به مغز منتقل میشود. پرده گوش بهخوبی با رگهای خونی تغذیه میشود و رشتههای عصبی حسی که در آن وجود دارد آن را بهشدت به درد حساس میکند. پرده گوش میتواند با استفاده از اتوسکوپ بررسی شود و سلامت آن برای ارزیابی توانایی شنوایی بسیار مهم است. پارگی یا سوراخ شدن پرده گوش میتواند منجر به از دست دادن شنوایی هدایتی شود و فرورفتن یا جمع شدن پرده گوش نیز میتواند باعث کاهش شنوایی هدایتی یا کلستئاتوم شود.
بیشتر بخوانید: نگاه کلی به سیستم عصبی انسان
بهطور خلاصه، گوش خارجی از گوش (پینا)، مجرای شنوایی خارجی و سطح جانبی پرده تمپان تشکیل شده است.
گوش میانی
گوش میانی فضایی پر از هوا و غشایی است که در داخل استخوان تمپورال قرار دارد و از غشای تمپان تا دیواره جانبی گوش داخلی امتداد دارد. وظیفه اصلی گوش میانی انتقال ارتعاشات از پرده تمپان به گوش داخلی از طریق استخوانچههای شنوایی است.
گوش میانی را میتوان به 2 بخش تقسیم کرد:
حفره تمپان
در قسمت داخلی غشای تمپان قرار دارد. این استخوان شامل سه استخوان کوچک است که به نام استخوانچههای شنوایی شناخته میشوند: چکشی (malleus)، سندانی (incus) و رکابی (stapes)، آنها ارتعاشات صوتی را از طریق گوش میانی منتقل میکنند.
فرورفتگی اپیتیمپانیک
فضایی بالاتر از حفره تمپان که در کنار سلولهای هوایی ماستوئید قرار دارد. استخوان چکشی و سندانی تا حدی به سمت بالا به داخل فرورفتگی اپیتمپانیک گسترش مییابند.
مرزهای گوش میانی
گوش میانی را میتوان بهصورت یک جعبه مستطیل شکل، با سقف و کف، دیوارهای داخلی و جانبی و دیوارهای قدامی و خلفی تجسم کرد.
- سقف: توسط یک استخوان نازک از قسمت سخت استخوان تمپورال تشکیلشده است، گوش میانی را از حفره میانی جمجمه جدا میکند.
- کف: که بهعنوان دیوار ژوگولار (دیواره گردن) شناخته میشود، از یک لایه نازک استخوان تشکیلشده است که گوش میانی را از ورید ژوگولار داخلی جدا میکند.
- دیواره جانبی: از غشای تمپان و دیواره جانبی شکاف اپیتمپان تشکیلشده است.
- دیواره داخلی: توسط دیواره جانبی گوش داخلی تشکیلشده است و حاوی یک برآمدگی برجسته است که توسط عصب صورت هنگام حرکت در نزدیکی ایجاد میشود.
- دیوار قدامی: یک صفحه استخوانی نازک با دو دهانه است (یک دهانه برای لوله شنوایی و دهانه دیگر مربوط به عضله تمپانی تانسور میباشد) و گوش میانی را از شریان کاروتید داخلی جدا میکند.
- دیواره خلفی (دیواره ماستوئید): از یک تقسیمبندی استخوانی بین حفره تمپان و سلولهای هوای ماستوئید تشکیلشده است.
در قسمت فوقانیتر، یک سوراخ در این تقسیمبندی وجود دارد که اجازه میدهد دو منطقه باهم ارتباط برقرار کنند. این سوراخ بهعنوان آدیتوس آنتروم ماستوئید (Aditus to the mastoid antrum) شناخته میشود.
استخوانهای گوش میانی
استخوانهای گوش میانی، استخوانچههای شنوایی هستند شامل: چکشی (malleus)، سندانی (incus) و رکابی (stapes). این استخوانچهها بهصورت زنجیرهای به هم متصل میشوند و غشای تمپان را به پنجره بیضیشکل گوش داخلی متصل میکنند.
ارتعاشات صدا باعث ایجاد حرکت در غشای تمپان میشود که حرکت یا نوسان در استخوانچههای شنوایی ایجاد میکند. این حرکت به انتقال امواج صوتی از پرده تمپان گوش خارجی به پنجره بیضی گوش داخلی کمک میکند.
- استخوانچه چکشی بزرگترین و جانبیترین استخوان گوش است که از طریق دسته استخوان گوش به پرده تمپان متصل میشود. سر استخوانچه چکشی در شکاف اپیتمپانیک قرار دارد، جایی که با استخوانچه شنوایی بعدی، سندانی، مفصل میشود.
- استخوان سندانی، از یک بدنه یا جسم و دو بازو تشکیل شده است. بازوی کوتاه استخوان چکشی به دیواره خلفی وسط متصل میشود و بازوی بلند به آخرین استخوانچه (رکابی) میپیوندد.
- استخوانچه رکابی کوچکترین استخوان بدن انسان است. استخوان سندانی را به پنجره بیضیشکل گوش داخلی میپیوندد. استخوان رکابی، رکابی شکل است و یک سر، دو دست و یک پایه دارد. سر با استخوانچه سندانی مفصل میشود و پایه به پنجره بیضیشکل میپیوندد.
همانطور که توضیح داده شد این سه استخوان بهصورت زنجیره مانند به هم متصل هستند و غشای تمپان را به پنجره بیضیشکل گوش داخلی متصل و ارتعاشات صوتی را از طریق گوش میانی منتقل میکنند. فرورفتگی اپیتیمپانیک فضایی فوقانیتر از حفره تمپان است که در کنار سلولهای هوایی ماستوئید قرار دارد در ادامه ساختار و عملکرد سلولهای هوایی ماستوئید را توضیح میدهیم.
سلولهای هوایی ماستوئید
سلولهای هوای ماستوئید در خلف فرورفتگی اپیتیمپانیک قرار دارند، آنها مجموعهای از فضاهای پر از هوا در زائده ماستوئید استخوان تمپورال هستند. سلولهای هوا در حفرهای به نام آنتروم ماستوئید قرار دارند. آنتروم ماستوئید با گوش میانی از طریق آدیتوس به آنتروم ماستوئید ارتباط برقرار میکند.
سلولهای هوای ماستوئید بهعنوان «سیستم بافر» هوا عمل میکنند، وقتی فشار خیلی کم است، هوا را به داخل حفره تمپان رها میکنند.
ماهیچهها و اعصاب گوش میانی
دو ماهیچه وجود دارد که عملکرد محافظتی در گوش میانی دارند: تانسور تمپانی (tensor tympani) و استپدیوس (stapedius). این دو ماهیچه در پاسخ به سر و صدای بلند منقبض میشوند و از ارتعاشات چکشی، سندانی و رکابی جلوگیری میکنند و انتقال صدا به گوش داخلی را کاهش میدهند. این عمل بهعنوان رفلکس آکوستیک شناخته میشود.
تمپانی تانسور از لوله شنوایی سرچشمه میگیرد و به دستهچکشی متصل میشود و هنگام انقباض آن را به سمت وسط میکشد. این ماهیچه توسط عصب تانسور تیمپانی، شاخهای از عصب فک پایین، عصب دهی میشود. عضله رکابی به رکاب میچسبد و توسط عصب صورت عصب دهی میشود.
بهطور خلاصه، گوش میانی شامل حفره تمپان، شکاف اپیتمپان، استخوانچههای شنوایی (چکشی، سندانی و رکابی)، عضله تانسور تمپانی، عضله استاپدیوس، عصب تمپانی چوردا و عصب صورت است.
گوش داخلی
گوش داخلی عمیقترین قسمت گوش انسان است و وظیفه شنوایی و تعادل را در سیستم شنوایی
بر عهده دارد.
از دو قسمت اصلی تشکیلشده است:
- حلزون گوش: عضوی مارپیچی شکل که وظیفه شنوایی را بر عهده دارد. حاوی سلولهای موی ریز است که ارتعاشات صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که به مغز انسان ارسال میشود.
- دهلیز و کانالهای نیمدایره: این کانالها مسئول تعادل و جهتگیری فضایی هستند.
شیپور استاش
شیپور استاش که به نام لوله شنوایی یا لوله فارنگوتیمپانیک نیز شناخته میشود، یک لوله غضروفی و استخوانی است که نازوفارنکس را به گوش میانی متصل میکند. این نام از نام آناتومیست ایتالیایی بارتولومئو اوستاکی گرفتهشده است که اولین بار در قرن شانزدهم آن را توصیف کرد.
شیپور استاش در انسان بالغ تقریباً 35 میلیمتر (1.4 اینچ) طول و 3 میلیمتر (0.12 اینچ) قطر دارد. لوله استاش در کودکان کوتاهتر و صافتر است، بنابراین عفونت گوش میانی در کودکان شایعتر از بزرگسالان است.
لوله استاش 2 وظیفه اصلی دارد:
- متعادل کردن فشار در گوش میانی: شیپور استاش به یکسان شدن فشار بین گوش میانی و محیط بیرون کمک میکند. این فشار معمولاً هنگام قورت دادن، خمیازه کشیدن یا جویدن گوشها احساس میشود.
- تخلیه مایع از گوش میانی: شیپور استاش به تخلیه مایع از گوش میانی که فضای پشت پرده گوش است کمک میکند. این مایع میتواند به دلیل عفونت یا انسداد ایجاد شود و منجر به ناراحتی و مشکلات شنوایی شود.
مجاری نیمدایرهای
مجاری نیمدایره درواقع سه لوله بههمپیوسته هستند که در گوش داخلی قرار دارند و وظیفه تشخیص حرکات چرخشی سر را بر عهدهدارند. سه کانال نیمدایره لابیرنت استخوانی با توجه به موقعیت آنها تعیین میشوند: فوقانی، افقی و خلفی.
هر کانال با مایعی به نام اندولنف پرشده و حاوی حسگرهای حرکتی درون مایعات است. کانالهای فوقانی و خلفی در صفحات عمودی مورب هستند که در زوایای قائم، یکدیگر را قطع میکنند. هر کانال دارای یک انتهای منبسطشده به نام آمپول است که به دهلیز باز میشود. آمپولهای کانالهای افقی و فوقانی نزدیک به هم درست بالای پنجره بیضیشکل قرار دارند، اما آمپول کانال خلفی در طرف مقابل دهلیز باز میشود. انتهای دیگر کانالهای فوقانی و خلفی به هم میپیوندند و یک ساقه مشترک یا crus را تشکیل میدهند که به دهلیز نیز باز میشود. یک انتهای کانال افقی به دهلیز باز میشود؛ بنابراین، دهلیز دایره را برای هر یک از کانالهای نیم دایرهای کامل میکند.
هر آمپول غشایی شامل یک برآمدگی زینی شکل از بافت به نام کریستا، اندام انتهایی حسی است که ازیکطرف به سمت دیگر در سراسر آن امتداد دارد. کریستا توسط نورواپیتلیوم، با سلولهای مویی و سلولهای پشتیبان پوشیده شده است. از این برآمدگی یک ساختار ژلاتینی به نام کوپولا بلند میشود که قسمت داخلی آمپول را به دو قسمت تقریباً مساوی تقسیم میکند.
سلولهای موی کریستا دارای دستههای مویی هستند که از قسمت بالایی خود بیرون میآیند. کینوسیلیوم و طولانیترین استریوسیلیا تا سطح کوپولا گسترشیافته و کانالهای موازی ظریفی را اشغال میکنند. دستههای مژک با کوپول حرکت میکنند و بسته به جهت خمش، باعث افزایش یا کاهش سرعت تخلیه پیام های عصبی میشوند که توسط رشتههای عصبی دهلیزی به ساقه مغز منتقل میشوند.
بهطور خلاصه، مجاری نیم دایرهای سه لوله بههمپیوسته در گوش داخلی هستند که وظیفه تشخیص حرکات چرخشی سر را بر عهدهدارند. آنها پر از اندولنف هستند و حاوی حسگرهای حرکتی و سلولهای مویی هستند که سیگنالهای الکتریکی را در پاسخ به حرکت سر تولید میکنند.
سلولهای مویی گوش انسان
سلولهای مویی گوش انسان، سلولهای حسی تخصصی هستند که در حلزون گوش داخلی قرار دارند. این سلولهای مویی نقش مهمی در توانایی ما برای شنیدن دارند، مسئول تبدیل امواج صوتی به سیگنالهای الکتریکی هستند که میتوانند توسط مغز تفسیر شوند.
در اینجا چند نکته کلیدی در مورد سلولهای مویی گوش انسان وجود دارد:
گوش انسان حاوی حدود 15000 سلول مویی است که هرکدام باید در نقطه مناسبی قرار گیرند تا بتوانیم بهدرستی بشنویم.
سلولهای موی حلزون گوش پستانداران ازنظر تشریحی و عملکردی دو نوع متمایز هستند:
- سلولهای مویی بیرونی (OHCs)
- سلولهای مویی داخلی (IHCs)
OHC ها مسئول تقویت سیگنالهای صوتی هستند، درحالیکه IHC ها مسئول انتقال این سیگنالها به مغز هستند.
در سیستم شنوایی پستانداران، سلولهای موی شنوایی در اندام مارپیچی کورتی بر روی غشای نازک قاعدهای در حلزون گوش داخلی قرار دارند. سلولهای مو نام خود را از تافتهای استریوسیلیایی به نام دستههای مو گرفتهاند که از سطح آپیکال سلول به داخل مجرای حلزونی پر از مایع بیرون زدهاند. تعداد استریوسیلیاها از 50 تا 100 عدد در هر سلول است درحالیکه محکم در کنار هم قرار میگیرند و هر چه از کینوسیلیوم دورتر باشند از اندازه آنها کاسته میشود.
کینوسیلیا مژکهای اولیه هستند که در رأس سلولهای مویی در گوش داخلی قرار دارند. کینوسیلیا نقش مهمی در مورفوژنز دسته مو و در انتقال مکانیکی دارد که فرآیند تبدیل ارتعاشات مکانیکی به سیگنالهای الکتریکی است که مغز میتواند آن را بهعنوان صدا تفسیر کند. کینوسیلیا درحرکت دسته مو نقش دارد که کانالهای پتاسیم را روی استریوسیلیا باز میکند و منجر به دپلاریزاسیون سلول مو و آزاد شدن انتقالدهنده های عصبی میشود.
هنگامیکه امواج صوتی وارد گوش میشوند، باعث حرکت مایع حلزون گوش میشوند که بهنوبه خود باعث خم شدن استریوسیلیا میشود. این خم شدن استریوسیلیا باعث آزاد شدن انتقالدهندههای عصبی میشود که سیگنالهای الکتریکی را برای تفسیر به عصب شنوایی و سپس به مغز میفرستند. متأسفانه سلولهای موی گوش انسان پس از آسیبدیدگی یا از بین رفتن قادر به بازسازی نیستند. به همین دلیل است که کم شنوایی ناشی از آسیب به این سلولها اغلب دائمی است. بااینحال، تحقیقات مداوم برای یافتن راههایی برای بازسازی یا جایگزینی سلولهای موی آسیبدیده بهمنظور بازگرداندن عملکرد شنوایی در حال انجام است.
بهطور خلاصه، سلولهای مو، سلولهای تخصصی موجود در گوش داخلی هستند که وظیفه تشخیص صدا و حفظ تعادل را بر عهدهدارند. آنها برای شنوایی و تعادل ضروری هستند و آسیب به این سلولها میتواند منجر به از دست دادن دائمی شنوایی و اختلال عملکرد دهلیزی در سیستم شنوایی شود.
مکانیسم سیستم شنوایی
در سیستم شنوایی انسان همانطور که قبلاً توضیح داده شد، امواج صوتی در هوا حرکت میکنند و در گوش بیرونی، به نام پینا یا لاله گوش، در گوش جمع میشوند، از اینجا امواج از کانال شنوایی به سمت پرده گوش (پرده تمپان) حرکت میکنند. حرکت امواج صوتی باعث ارتعاش طبل گوش میشود که بهنوبه خود باعث ارتعاش استخوانهای کوچک (چکشی، سندانی و رکابی که نام جمعی این استخوانها، استخوانه است) در گوش میانی نیز میشود. ارتعاشات، انرژی مکانیکی را از طریق گوش میانی به حلزون گوش منتقل میکند.
حلزون یک لوله پر از مایع (پریلنف)، جزء اصلی گوش داخلی در فرآیند تفسیر صدا است و شامل اندام انتهایی حسی شنوایی است (اندام کورتی). 20 تا 30000 هزار سلول موی حسی یا اندام کورتی متصل به دیواره حلزون وجود دارد که سپس بهآرامی به سمت عقب و جلو در فضای حلزون پر از مایع حرکت میکنند.
در این هنگام اندام کورتی تحریک میشود و باعث ارسال یک تکانه عصبی به مغز میشود. اینگونه است که انرژی مکانیکی (از امواج صوتی) به انرژی الکتریکی تبدیل میشود که مغز آن را ترجمه و تفسیر میکند.
قرار گرفتن در معرض صدای بلند در طول زمان ممکن است با تحریک مداوم موها به توانایی شنوایی آسیب برساند بهطوریکه آنها نتوانند به حالت عمودی برگردند. برخی از صداهای بسیار بلند بهعنوانمثال، شلیک اسلحه یک موج فشار صوتی ایجاد میکند که فوراً به شنوایی آسیب میرساند که بهعنوان ترومای صوتی شناخته میشود. ازآنجاییکه سلولهای مو اساساً یک بافت عصبی هستند که پس از آسیبدیدگی، قابلترمیم یا بازیابی نیستند، تحریک بیشازحد در یک محیط کار با پایه مداوم صداهای بلند باعث کاهش شنوایی ناشی از سروصدای شغلی میشود.
گوش انسان و تعادل
گوش انسان یک اندام حسی است که امواج صوتی را میگیرد و به ما امکان شنیدن را میدهد. همچنین برای حس تعادل ما نیز ضروری است. اندام تعادل (سیستم دهلیزی) در گوش داخلی یافت میشود و از سه کانال نیمدایرهای و دو اندام اتولیتی که به نامهای اوتریکل و ساکول شناخته میشوند، تشکیل شده است. کانالهای نیمدایرهای و اندامهای اتولیت پر از مایع هستند.
هر یک از کانالهای نیم دایرهای به فضایی ختم میشود که سلولهای مویی کوچکی در آن وجود دارد. به این فضاها آمپول میگویند. هر وقت سرمان را برمیگردانیم، گوش داخلی نیز به همراه آن میچرخد؛ اما یکلحظه بسیار کوتاه طول میکشد تا مایع موجود در کانالهای نیمدایره و آمپولها نیز با سر ما حرکت کند. این بدان معنی است که سلولهای موی حسی در گوش توسط مایع «آهسته» خم میشوند. سپس سلولهای مویی این اطلاعات را از طریق اعصاب به مغز ارسال میکنند. هر یک از سه کانال نیمدایرهای وظیفه جهت خاصی از حرکت سر را بر عهدهدارند: یکی از کانالها به سر پاسخ میدهد.
- کج شدن به سمت بالا یا پایین،
- یکی به این عمل پاسخ میدهد که به سمت راست یا چپ کج میشود و
- یکی به طرفین چرخیدنش پاسخ میدهد.
اندامهای اتولیت بهصورت مورب در زیر کانالهای نیمدایرهای یافت میشوند و عملکرد مشابهی دارند: همچنین سلولهای مویی حسی نازکی در هر دو اندام وجود دارد. تفاوت اندام اتولیت با کانال نیمدایره در این است که برخلاف کانالهای نیمدایره، در اتولیت کریستالهای کوچکی روی سلولهای مو، مانند سنگریزههای روی فرش وجود دارد. به این کریستالها اتولیت یا «سنگ گوش» میگویند. اندامهای اتولیت شتاب را تشخیص میدهند، بهعنوانمثال زمانی که با آسانسور سوار میشوید، سقوط میکنید، یا سرعت میگیرید یا در ماشین ترمز میکنید اتولیت این وضعیتها را تشخیص میدهد.
اطلاعاتی که از سیستم دهلیزی میآید در مغز پردازش میشود و سپس به سایر اندامهایی که به این اطلاعات نیاز دارند مانند چشمها، مفاصل یا ماهیچهها ارسال میشود. این امر به ما امکان میدهد تعادل خود را حفظ کنیم و بدانیم بدن در چه وضعیتی قرار دارد.
در برخی موقعیتها، بهعنوانمثال در کشتی یا هواپیما، اندامهای حسی مختلف (مانند چشمها و اندام تعادل) پیامهای متناقضی را به مغز ارسال میکنند، این میتواند باعث شود که ما احساس ناخوشی، سرگیجه یا حالت تهوع داشته باشیم.
سیستم دهلیزی بهویژه در کودکان حساس است و با افزایش سن به حرکات کندتر واکنش نشان میدهد. عفونت گوش داخلی و سایر مشکلات نیز ممکن است بر نحوه عملکرد حس تعادل ما تأثیر بگذارد.
بیماریها و ناهنجاریهای گوش انسان و سیستم شنوایی
بیماریها و ناهنجاریهای متعددی وجود دارد که میتواند سیستم شنوایی را تحت تأثیر قرار دهد. برخی از شرایط رایج عبارتاند از: کاهش شنوایی ناشی از صدا، اتواسکلروز، سندرم پندر، ناشنوایی ناگهانی، وزوز گوش، سندرم آشر و شوانوم دهلیزی. کم شنوایی هدایتی میتواند در اثر عفونت مجرای گوش، آسیب گوش، تومورهای گوش، انسداد جرم گوش و اجسام خارجی در گوش ایجاد شود. اختلالات گوش کمتر شایع عبارتاند از اگزوستوز که رشد غیرطبیعی استخوان در کانال گوش است و سندرم آشر یا رتینیت پیگمانتوزا. بسته به شرایط خاص و شدت آن، گزینههای درمانی برای این شرایط میتواند از دارو و دستگاه تا جراحی متفاوت باشد.
جمع بندی
در این مطلب با سیستم شنوایی و ساختار گوش انسان و نقش هر یک از اجزای آن در شنوایی و تعادل آشنا شدیم. بهطور خلاصه گوش خارجی امواج صوتی را جمعآوری میکند و آنها را به سمت پرده گوش هدایت میکند که در پاسخ به امواج صوتی لرزش دارد. استخوانچههای گوش میانی این ارتعاشات را تقویت کرده و به حلزون گوش داخلی منتقل میکنند، سپس حلزون ارتعاشات را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که به مغز ارسال میشود و در آنجا بهعنوان صدا تفسیر میشود.
همچنین ساختار گوش انسان در حفظ تعادل بدن نقش دارد و این عمل توسط ساختارهای گوش داخلی صورت میگیرد.
اختلال و ناهنجاری هر یک از اجزای تشکیلدهنده گوش انسان باعث اختلال در عملکرد گوش در سیستم شنوایی و تعادل میشود که برخی با راهکارهای مختلف درمان میشوند و در برخی موارد میتواند باعث ناشنوایی دائمی فرد شود.
سؤالات متداول آناتومی گوش انسان و سیستم شنوایی
1- قسمتهای مختلف گوش را به ترتیب نام ببرید.
گوش عضو شنوایی و تعادل است و از سه بخش اصلی تشکیلشده است: گوش خارجی، گوش میانی، گوش داخلی
2- کار عصب شنوایی چیست؟
عصب شنوایی، پیامهای عصبی را از سلول مویی بخش حلزون گوش، به مغز میرساند. مغز نیز این پیامها را تحلیل کرده و تفسیر میکند و بدین ترتیب اصوات درک میشوند.
3- عصب شنوایی از کدام قسمت گوش پیام را به مغز میرساند؟
عصب شنوایی پیامها را از بخش حلزون گوش به لوب گیجگاهی مغز منتقل میکند.